طراحی به زبان معماری ایرانی و به روش مدولار

این هفته در کلاس طراحی به زبان معماری ایرانی شرکت کردیم و از حضور استاد پارسی گرامی بهره بردیم.

بخش اول کلاس به این گذشت که چرا ساختار معماری ایرانی مشابه  ساختار "زبان" هست. برای توضیح این مسئله، توضیح شباهت های ساختار زبان (هجا، کلمه و جمله) و تطبیق عناصر شکل دهنده معماری ایرانی (مدول با تناسبات نزدیک به یک ذرع در یک ذرع، ساختار سه تایی و...، و قواعد قرار گرفتن این ساختارها در کنار هم (جملات) بررسی شد.

(توضیح این که ابعاد آجر یا خشت مورد استفاده در تناسبات ابعاد مدول اولیه موثر هست.)

در بخش دوم هم با اصول آموخته شده، اقدام به طراحی پلان کردیم.

در زبان معماری ایرانی، واژگان، ترکیباتی هستند که با سیستم مدولار ساخته میشوند  و نامگذاریشان ناشی از شکل ظاهری آنها است، مثل سه قسمتی، شکم دریده (!)، هشتی (به صورت هشت ضلعی)، چلیپا و... و بسته به این که کجای متن معماری استفاده شوند، "صفت" آنها فرق میکند.

تقسیم سه تایی

 

شکم دریده

 

صفتها، اصطلاحاتی هستند که بیشتر از کاربریها و جایگذاری فضاها در پلان  ریشه می گیرند. مثل گوشواره (دو اتاق که دو طرف فضای اصلی قرار میگیرند و حالت فرعی دارند. ضمنا بعضی واژگان هم میتوانند صفت باشند و هم اسم. به عنوان مثال، "هشتی" به فضایی که کاربری ورودی دارد به عنوان صفت اطلاق می شود، خواه شکل هشت ضلعی داشته باشد و خواه به صورت مستطیلی باشد.

 

نکته دیگر اینکه قاعده خاصی در مورد ابعاد فضای اندرونی و بیرونی وجود ندارد که لزوما همیشه یکی از دیگری بزرگتر باشد، با توجه به شان مالک و مناسبات زندگی اجتماعی وی، ممکن است فضای بیرونی از اندرونی بزرگتر باشد. مثلا در صورتی که فرد به اقتضای شغل خود، مثلا تجارت، رفت و آمد زیادی داشته باشد. یا مثلا در کاشان، این فضای بزرگ به عنوان حسینیه استفاده میشود.